حارث بن دلهاث گويد: امام رضا(ع) فرمودند: «مومن مومن نيست مگر اينكه سه خصلت در او باشد، سنتي از پروردگارش، سنتي از پيامبرش و سنتي از مولايش. سنت پروردگارش حفظ اسرار خويشتن است، خداوند مي فرمايد: «عالم الغيب فلايظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي من رسول؛ خداوند عالم به غيب است و هيچكس را بر غيبش مطلع نمي سازد مگر كسي را كه بپسندد و از وي راضي باشد، كه همان پيامبران هستند(جن/26 و 27) و اما سنت پيامبر مدارا كردن با مردم است، خداوند پيامبرش را به مدارا كردن با مردم دعوت مي كند و مي فرمايد: «خذ العفو وار بالعرف و اعرض عن الجاهلين» (از مردم بيش از توانشان توقع نداشته باش و با مردم با تسامح رفتار كن و امر بمعروف كن و از سفها و نادانان درگذر و اعراض كن (اعراف/199) و اما سنت از مولايش، صبر در سختي ها و مشكلات است، خداوند مي فرمايد: «و الصابرين في الباساء و الضراء» (در سختي و مشكلات صبر مي كنند (بقره/177)» (عيون اخبار الرضا، ج.1، ص.527

ابو نصربزنطي مي گويد: حضرت رضا(ع) فرمود از علامات فقه حلم و بردباري و علم و دانش و سكوت و دم فرو بستن و حفظ اسرار است.

ضرورت رازداري

هر انساني در زندگي خويش، خواه ناخواه اسراري دارد كه بايستي در نگه داري آن كوشا باشد. برخي از اين اسرار مربوط به خودش و برخي مربوط به خانواده يا جامعه اوست. لزوم مكتوم ماندن اين اسرار به جهت حساسيت و امكان فراوان سوء استفاده طماعان و دشمنان از آنها در راستاي منافع خود و به ضرر فرد صاحب سر مي باشد. مقوله رازداري فضيلتي اخلاقي به شمار مي آيد. اميرمومنان(ع) مي فرمايند: «پيروزي، به محكم كاري بسته است و آن هم به انديشه بستگي دارد و انديشه نيز به نگه داري رازهاست». در مقابل، افشاي اسرار سبب دوري از موفقيت و حتي سقوط و شكست فرد در راه تصميم هاي او مي شود، چنان كه حضرت صادق(ع) فرمود: «برملا كردن راز، (مايه) سقوط است».

حفظ كردن رازهاي خود

فاش كردن رازهاي خود و ديگران يا حاكي از ضعف نفس فرد و اشتهاي نفساني فرددرجهت سخن پراكني و غيبت در مورد ديگران، يا حسادت و چشم تنگي از موفقيت هاي سري ديگران است و يا اينكه مويد سستي عقل در وي است؛ چراكه اسرار شخصي آدمي از دو حال بيرون نيست: يا بيانگر سعادت اوست يا خبر از شقاوت و ناكامي مي دهد. رازداري در هر دو حال نيكوست؛ زيرا اگر از نوع اول باشد، اظهار آن موجب دشمني بدخواهان و حسد مردمان و توقع طمع كاران مي شود و اگر خبر از ناكامي دهد، فاش شدن آن، شماتت دشمنان، اندوه دوستان و خفت در نظر ظاهربينان را در پي دارد. به تعبير زيباي اميرالمومنين(ع): « راز تو اسير توست، اگر آشكارش ساختي، تو اسير آن شده اي» (غررالحكم، ج.1، ص.437(

البته چنين نيست كه انسان راز خويش با هيچ كس نگويد، بلكه گفتن راز با محرم اسرار، روح و جان را سبك مي كند و آدمي با پشتيباني ديگران آرام مي شود كه البته در اين ميان، بهترين رازدار بندگان، خداوند است. زماني كه اسرار، نگفتني است يا شنواي راز، محرم نيست، دل بايد از امانت خويش به بهترين صورت امانت داري كند و آنرا هنگام ضرورت نيز جز به امانتدار نسپارد و اين فرموده اميرالمومنين(ع) را در نظر داشته باشد: «سينه انسان عاقل، صندوق اسرار است».

حفظ راز شخصي، مقدمه اي براي رازداري ديگران

اسلام بر حفظ اسرار تأكيد دارد؛ زيرا اين امر، تمريني است براي حفظ آبروي خويش و پاسداري از رازهايي كه ديگران نزد شخص به امانت گذاشته اند.آنكه رازدار خويش نيست، نمي تواند اسرار ديگران را حفظ كند. ازسوي ديگر، شخصي كه در حفظ اسرارش، ناتوان يا نسبت به آن بي اعتناست، نبايد توقع داشته باشد كه مردم سر او را پوشيده نگاه دارند. امام رضا(ع) مي فرمايد: «امين به تو خيانت نكند، تويي كه به خيانتكار امانت [يعني راز خود را] سپردي». (تحف العقول، ص.442(

چه بسا انسان از بعضي اسرار ديگران آگاه شود، اما بنا به دستورات دين مي بايست امين مردم بوده و با حفظ اسرار ايشان و عدم آشكارسازي آنها كه به هدفي جز مطامع نفساني رخ نمي دهد، آبروي ايشان را نريخت و برايشان مشكل پديد نياورد. «آبرو» از هر سرمايه اي بالاتر است و با رازداري مي توان «آبروداري» كرد.

حفظ اسرار را بايد از خدا آموخت. خداوند بيش و پيش از هر كس، از اعمال و عيوب و گناهان بندگانش باخبر است، اما ... بردباري و پرده پوشي و رازداري او بيش از همه است. اگر خداوند، كارهاي پشت پرده و پنهاني بندگانش را افشا كند، آيا كسي با كسي دوست مي شود؟ اگر خداوند، «آن كارهاي ديگر » مردم را رو كند، براي چه كسي آبرو و حيثيتي باقي مي ماند؟

متاسفانه در عصر حاضر و در جامعه ايراني سالهاي اخير شاهد بي توجهي محض نسبت به عرض و آبروي مردم و بي مبالاتي شديد در خصوص حفظ و حراست از اسرار و رازهاي شخصي و خانوادگي مردم مي باشيم. با ضعيف شدن پايه هاي اخلاقي در جامعه كنوني شاهد هستيم كه برخي افراد يا به بهانه بردن لذتي موقت و «ايجاد فضا و دقايقي شاد و مفرح» براي خود و دوستان خود، نيز به هدف نابود كردن شخصيت فرد مسلمان و بردن آبروي او اقدام به پخش خصوصي ترين تصاوير و فيلم هاي شخصي افراد مي نمايند. اين عمل، آثار مخرب گسترده اي ازجمله بروز فضاي بي توجهي و بي غيرتي نسبت به ناموس مسلمين را در جامعه اشاعه داده و باعث شيوع فضاي بي اعتمادي در ميان مسلمين مي شود. آيا از حضرت رسول(ص) نشنيده ايم كه حرمت مومن از حرمت كعبه بالاتر است؟ با توجه به اين معضل و ناهنجاري در جامعه پرداختن به مبحث آبروداري و حفظ اسرار ديگران به شدت احساس مي گردد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا